ما در طول زندگی خود کتابهای مختلفی میخوانیم. این کتابها بر حسب نیاز و علاقه مان انتخاب میشوند و با همین معیار به عنوان یکی از برنامه های فرعی یا اصلی زندگیمان تعریف میشوند. امروزه علاوه بر نیاز و علاقه، ملاکهای دیگری هم برای انتخاب کتاب درنظر گرفته میشود. یکی از ملاکها، جلد کتاب و طراحی آن است؛ یکی دیگر ممکن است جذابیتهای محتوایی یا بصری کتاب باشد. اما برای طیف قابل توجهی از افراد جامعه یکی از ملاکهای کتاب، تعداد صفحات و قطر کتاب است. امروزه که کتابهای دیجیتالی و مکتوب، توسط مجموعه های چاپ کتاب مثل مجموعه چاپ کهن تولید و منتشر میشود، تعداد صفحات همچنان یکی از ملاکهای مدنظر مخاطبان و حتی نویسندگان، مؤلفان است. این مسئله از جهات مختلفی اهمیت دارد و شاید اولین سؤالی که ایجاد میشود این باشد که اصولا یک کتاب چه تعداد صفحه یا کلمه دارد؟ در ادامه به بررسی ابعاد مختلف این سؤال پرداخته شده است.
چاپ کتاب مراحل مختلفی دارد که در یک مقاله جداگانه، تحت عنوان: برای چاپ کتاب چه باید بکنیم و چه مراحلی دارد (https://irankohan.ir/blog-what-to-do-to-print-a-book) توضیحات آن ارائه شده است؛ جهت اطلاع بیشتر میتوانید این مراحل را بخوانید. اما یکی از مؤلفه های مهم برای کتاب، تعداد صفحات آن است. این مسئله از این بابت اهمیت دارد که باعث میشود مؤلف کتاب یا حتی پایاننامه، بتواند در فصل پایانی خود نتیجه گیری خوبی داشته باشد و چکیده کار خود را به خوبی ارائه کند. به عبارت دیگر این مسئله باعث میشود که فرد یک نقشه راه مناسب و دقیق از آنچه میخواهد بنویسد داشته باشد تا بهاین طریق بتواند تعداد صفحه استاندارد و مشخصی را ارائه کند که نه حجم زیادی از مطالب تکراری را داشته باشد و نه مطلب گنگ و ناقص باشد. تصوری که معمولا بین خیلی از نویسندگان یا افراد تازه وارد در این حوزهها رایج است این است که هر چه تعداد صفحه بیشتر، موفقیت و پسندیدن کتاب هم بیشتر! در حالیکه این تصور از اساس غلط است و اصولا تعداد صفحات کتاب بر اساس داستانی، غیرداستانی، سایز و قطر کتاب، تناسب محتوایی با تعداد صفحات کتاب، ملاک قراردادن کلمات نه صفحات کتاب و برخی عوامل دیگر بستگی دارد که در ادامه به اختصار هر یک از این موارد مورد بررسی قرار گرفته است.
یکی از اصول تعداد صفحات کتاب این است که ابتدا موضوع کتاب مورد بررسی قرار بگیرد. مثلا کتابهای داستانی با ژانرهای مختلف، تعداد صفحات بالایی نباید داشته باشند؛ چرا که تعداد صفحات بالا در یک کتاب داستان باعث یکنواختشدن روند داستان و اطاله کلام میشود. از همین جهت است که میبینیم حتی کتابهای داستانی پرطرفدار مثل «قصههای خوب برای بچههای خوب»، «هریپاتر» و... هم ممکن است علیرغم جذاببودنشان در چند جلد منتشر شوند تا هم کِششی برای مخاطب ایجاد کنند و هم از تکراریشدن وقایعی که شبیه بههم هستند جلوگیری کنند. در مقابل، کتابهایی با موضوعات آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و بهطور کلی غیرداستانی تعداد صفحات بالایی دارند. چرا که محتوای آنها تعلیمی و تبیینی است و بر همین اساس توضیحات مفصلی درباره یک موضوع داده میشود. مثلا ممکن است یک موضوع مدیریتی یا اقتصادی یا فرهنگی در یک کتاب غیرداستانی از چند جنبه مورد بررسی قرار بگیرد که همین امر منجر به افزایش تعداد کلمات و افزایش صفحات میشود. بهطور کلی باید در نظر گرفت که حداقل تعداد صفحه مورد نیاز برای اینکه عنوان «کتاب» بر یک نوشته اطلاق شود، این است که حدودا 46 صفحه باشد. البته این مقدار برای کتابهایی با محتوای بزرگسالان است. انتشارات و مجموعههای چاپ، کتابهای کودکان را با 12 صفحه هم چاپ میکنند. در همین راستا خوب است که نویسنده به نکات دیگری هم توجه کند؛ از جمله اینکه:
هر کدام از این موارد باعث میشود که میزان صفحات کاهش یا افزایش پیدا کند که البته باید متناسب با نقشه راه ذهنی نویسنده باشد.
اولین مسئله در این اصل این است که بدانیم در یک صفحه چه تعداد کلمه قرار میگیرد. معمولا در هر صفحه بین 250 تا 300 کلمه میتواند جایگزاری بشود. حال که متوجه این مسئله شدیم، باید اصل بعدی را مورد توجه قرار بدهیم که برای کتاب داستانی و غیرداستانی چه تعداد کلمه نیاز است. مثلا کسی که کتاب آموزشی نوشته است به حداقل 80 هزار کلمه نیاز دارد. در حالیکه اگر بخواهد در 40 هزار یا حتی 50 هزار کلمه بنویسد، از حالت استاندارد تعداد کلمات خارج شده که میتواند منجر به خروج از تعداد صفحات مناسب یک کتاب آموزشی هم بشود. لذا باید بهجای توجه به تعداد صفحات، به تعداد کلمات توجه کرد تا تناسب صفحه و موضوع کتاب هم برقرار باشد.
برنامهریزی قبلی شما هم مشروط به این است که بتوانید محتوای مدنظر خودتان را با تعداد صفحات وفق بدهید. مثلا اگر از ابتدا قصد نگارش داستانی رمانگونه داشتید، باید بر اساس همان هدف پیش بروید و تعداد کلمات، وقایع و حوادث داخلی داستان را طوری بچینید که بتوانید در مقدار صفحه استاندارد داستانی، مثلا 300 صفحه و نهایت 30 هزار کلمه داستان را بهپایان برسانید. باید توجه داشته باشید که انسجام بین طرح موضوع ذهنی و آنچه که در جهان واقع رخ میدهد اهمیت زیادی در تعیین صفحه دارد. علاوهبر این، بهطور مرسوم و معمول تعداد صفحات کتابها بر حسب موضوع شامل موارد زیر است:
1. دسته اول کتابهای غیرداستانی مثل کتابهایی که جنبه راهنمایی و تعلیمی دارند حجمی بین 100 تا 300 یا کمی بییشتر دارند. نوع دیگری از این دسته، کتابهایی هستند که جنبه پژوهشی و مرجعیت دارند. صفحات این کتابها بالای 300 صفحه تا 600 و بلکه بیشتر هم هست.
2. دسته دوم کتابهایی با تِم داستانی هستند که خودشان به چند دسته تقسیم میشوند. معمولا داستانهای کوتاه بین 50 تا 150 صفحه متفاوت است؛ رمانهای کوتاهی هم هستند که بین 150 تا 300 صفحه و رمانهای بلند هم بین 300 تا 600 یا تعداد صفحات بیشتر هم هستند که البته ریسک نگارش چنین رمانهایی بالا است و ممکن است کِشِش داستان به این میزان صفحه نباشد و باعث خستگی و زدگی مخاطب شود.
3. دسته سوم یا آخر هم کتابهای مربوط به کودکان است. این کتابها کمحجمترین کتابهای چاپی هستند که نوع تصویری آن بین 20 تا 50 صفحه است. داستانهایی هم هستند که برای نوجوانان نوشته شدهاند؛ معمولا این داستانها هم میتوانند از 80 صفحه تا 200 صفحه یا کمی بالاتر هم باشند.
بههرحال نکته مهم در این امر این است که موضوع کتاب نقش بهسزایی در تعیین صفحات کتاب ایفا میکند.
برای تعداد صفحات کتاب باید بهنکات مختلفی توجه کرد که نقش بهسزایی در تعیین تعداد صفحات دارند. چه از لحاظ فونت، سایز خطوط که جزو ریزهکاریها و نکات فنی متن محسوب میشود و چه از نظر موضوع مورد نگارش که میتواند نقش تعیینکنندهای در تعداد صفحات داشته باشد. همچنین باید در نظر داشت که تعداد صفحه در تعیین ماهیت یک کتاب نقش قابل توجهی دارد و بهطور کلی از یک مقدار صفحه مشخص به بعد عنوان کتاب بر نوشته یک فرد اطلاق میشود. بنابراین قبل از نگارش کتاب و پیادهسازی طرح ذهنی باید همه جوانب ذکرشده در این نوشتار را مورد بررسی قرار بدهید و بعد برای چاپ آن اقدام کنید.
نظر شما درباره حداقل تعداد صفحات کتاب برای چاپ چقدر باید باشد؟ چیست؟