هر نوشته ای که میخواهد تبدیل به کتاب بشود، باید یک مسیر مقدماتی را طی کند و بعد از کسب مجوزهای لازمه از سوی نهادهای مربوطه، بررسی های فنی، ویراستاری، صفحه آرایی و سایر اقدامات میتواند تبدیل به یک کتاب داستانی یا هر ژانر موضوعی دیگری بشود. مجموعه های چاپ و نشر کتاب، مثل مجموعه چاپ کهن در موضوعات مختلف از جمله موضوعات داستانی کتاب های مختلفی را چاپ و منتشر میکنند. اما سوالاتی در رابطه با نشر کتاب ها وجود دارد که پاسخ آن ها میتواند به مولفانی که در ابتدای راه قرار دارند کمک کند تا در مسیر چاپ کتاب هموارتر شود و با استفاده از تجربیات مولفان و ناشران مختلف، راهشان را آسانتر کنند. مثلا در نشر کتاب های داستانی نکات مهمی مثل طراحی و چگونگی نشر آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است. اینکه روند چاپ این کتاب ها چگونه است و چه فرآیندی را باید طی بکنند تا استانداردهای لازم در رابطه با یک کتاب داستان مناسب را به دست بیاورند. در ادامه نوشتار به نکات مربوط به چاپ و طراحی کتاب پرداخته شده است.
یکی از مراحل اصلی چاپ کتاب، طراحی آن است. اصولا ایندیزاین و طراحی نوشته هایی که قرار است تبدیل به یک کتاب شود، نقش زیادی در همراه کردن مخاطب با کتاب دارد. مثلا فرض کنید یک کتاب داستان میخوانید که فاقد استانداردهای اولیه طراحی مثل فونت کلمات، صفحه آرایی مناسب و بدون هیچ عکس و تصویری است که بتواند باعث جلب توجه خواننده شود؛ طبیعی است که خواننده امروزی با خواندن چند صفحه از کتاب خسته شود و ادامه آن را به زمانی نامعلوم موکول کند. پس اهمیت طراحی در اینجا مشخص میشود که میتواند باعث کشش و جلب نظر مخاطبان شود. این قاعده خصوصا در کتاب های داستانی که یکدست و بدون فراز و فرود نوشته شده خیلی مهم و قابل توجه است. اما برای این مهم چه اقداماتی لازم است. به طور کلی چند نکته، نقش مهمی در صفحه آرایی کتاب دارند که عبارتند از:
_ توجه به اینکه نوع داستان چیست و سایز استاندارد کتاب چه مقدار است.
_ طراح یا همان صفحه آرا باید بتواند تصاویر و محتوای کتاب را با هم تطبیق بدهد؛ طوری که وقتی خواننده متن را میخواند با دیدن عکس، به کنه و عمق داستان پی ببرد و یا لااقل فهم داستان برایش ملموستر بشود. بنابراین باید کنار هم قرار گرفتن تصاویر و محتوای همسو از نکات اصلی مورد توجه طراح باشد.
_ نکته بعدی، فاصله طولی و عرضی خطوط از یکدیگر و از حاشیه منتهی به پایان خط است که میتواند باعث ایجاد یک انسجام درونی در دل متن بشود. فاصله ها باید طوری رعایت شوند که پاورقی ها هم بتوانند نقش خود را در انتقال پیام ادا کنند. این امر خصوصا در طراحی های محتوایی و صفحات پایان نامه با کتاب یا مقاله متفاوت است اما اگر به درستی انجام نشود، میتواند پیام یک موضوع را ناقص منتقل کند. لذا طراحی محتوایی صفحه و رعایت مواردی مثل اندازه فونت، نوع قلم و توجه به فواصل میتواند باعث شود بخش های محتوایی اضافی اما مهم در بخش پاورقی ارایه شود که برای خواننده توضیحات اضافه اما لازم را ارایه کند.
_ طرح روی جلد کتاب باید بتواند در یک نگاه باعث جلب مخاطب بشود و او را قانع کند که با سفر به دل این کتاب میتواند یک تجربه خوب و جذابی را به دست بیاورد. امروزه جلد روی کتاب به یکی از عناصر اصلی جلب مخاطب تبدیل شده که همین امر باعث میشود طراحان از جایگاه خاصی در موفقیت کتاب برخوردار باشند.
در واقع جلد کتاب حکم بنر تبلیغاتی کتاب را دارد که میتواند در یک نگاه مخاطب را مجذوب خود کند و به کتاب علاقه مند کند و یا اینکه او را از کتاب دور کند. پس طراحی جلد جایگاه ویژه ای در این بخش دارد. با توجه به نکات بیان شده، ارزش طراحی و ایندیزاین کتاب روشن میشود. اما علاوه بر طراحی، باید به قوانین چاپ کتاب داستان هم اشاره کرد که در صورت عدم رعایت این موارد، کتاب نمیتواند چاپ بشود و یا مجوز بگیرد.
برای اینکه یک کتاب، تبدیل به "یک کتاب" بشود، باید چند مرحله را طی بکند. این مراحل در طول یکدیگر قرار دارند و تا مجوزات یک مرحله صادر نشود، امکان ورود به مرحله بعدی وجود ندارد. این مراحل که به عنوان قوانین چاپ کتاب شناخته میشوند عبارتند از:
_ توجه به قوانین وزارت ارشاد در زمینه چاپ؛ به این معنا که متقاضیان چاپ اعم از ناشر یا نویسنده باید آیین نامه مربوط به چاپ کتاب را قبول و متعهد به اجرای آن باشند. مواردی مثل مدارک شخصی، مجوزهای کتاب و... نمونه های اصلی آیین نامه ارشاد برای چاپ کتب هستند.
_ شابک یا همان شماره اختصاصی مربوط به کتاب است که حکم کارت ملی آن را دارد. یک شماره ۱۳ عددی که معمولا روی جلد دوم ثبت میشود و هر کدام از این اعداد یک نشان از زبان کتاب، محل چاپ کتاب، انتشاراتی و موقعیت جغرافیایی آن است.
_ فیپا یا همان ثبت کتاب داستان در کتابخانه ملی کشور؛ حکم شناسنامه را دارد و شامل اطلاعاتی مثل نویسنده، ناشر، سال چاپ و... است. فیپا باعث میشود که حقوق مولف و ناشر محفوظ بماند و البته دسترسی به کتاب هم آسانتر بشود.
_ دریافت مجوز وزارت ارشاد که بعد از دو مرحله فوق است. یک تیم چند نفره به نمایندگی از وزارت، محتوا، طراحی و به طور کلی ابعاد فنی و محتوایی آن را بررسی میکنند و بعد از تطبیق آن با قوانین مصوب در وزارت تاییدیه لازم برای مجوز چاپ را میدهند. در صورت اصلاح هم آن را برمیگردانند تا نکات لازم اِعمال یا حذف شود.
_ دریافت مجوز پخش که خب آخرین مرحله پیش از انتشار کتاب است. وقتی که کتاب چاپ شد، این مجوز را باید دریافت شود که نسخه چاپی کتاب را برای ارشاد میفرستند تا بعد از تایید، مجوز را دریافت کنند.
علاوه بر این موارد، قوانینی برای چاپ کتاب مثل قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان، نگارش و ترجمه آثار در ذیل قوانین هر کشور، رعایت قوانین کشور، قانون ترجمه و تکثیر کتاب ها و نشریه ها و مواردی از این دست هم رعایت میشود.
علاوه بر موارد بیان شده، یک نکته برای برخی سوال است که در چه سنی میتوان کتاب چاپ کرد؟ راستش سن چاپ کتاب حیطه خاصی ندارد و فرد میتواند در صورتی که استعداد نگارش داستان دارد، اقدام به نوشتن کند. اما برای دریافت مجوز سن هفت سالگی ملاک قرار دارد و فرد باید این شرط اولیه سنی را داشته باشد. حالا در صورتی که فرد کمتر از این سن داشته باشد، پدر یا مادر وی میتوانند مجوز چاپ کتاب را دریافت کنند و کتاب توسط ناشر مربوطه چاپ شود. بنابراین در این حوزه هم قانون سخت گیری خاصی ندارد.
نظر شما درباره نکات طراحی و چاپ کتاب داستان چیست؟