یکی از نکات مهم برای کتاب، حاشیه یا margin است که نقش مهمی در کادرسازی، قالببندی، زیباییسازی بصری و هنری کتاب و بهطور غیرمستقیم میزان هزینههای چاپ کتاب دارد. اصولا نویسندگان یا طراحان در نکات فنی که برای چاپ کتاب در نظر میگیرند، این مرحله را بهشدت مورد نظر قرار میدهند. چرا که اهمیت قابل توجهی در شکل ظاهری کتاب دارد و باعث تمایل یا عدم تمایل مخاطب در گرایش به کتاب مورد نظر میشود. در ادامه به بررسی مفهوم «حاشیه یا مارجین» پرداخته شده و اندازه استاندارد، نحوه محاسبه حاشیه و موارد مرتبط با این مفهوم مورد بررسی قرار گرفته است.
اگر بخواهیم مارجین یا همان حاشیه را تعریف کنیم، میتوانیم بگوییم همان موقعیتهای سفیدی است که دور و بر متن تا لبههای کاغذ وجود دارد. نقشی که حاشیه بر عهده میگیرد این است که مثل یک شاسی یا قاب، منجر به خوب دیدهشدن محتوای داخل کادر اصلی میشود. بهعبارت دیگر باعث زیباترشدن فضای داخل کاغذ و برجستگی محتوا میشود. حاشیه میتواند به عنوان یک بستر مناسب برای سرصفحه یا شماره صفحات متن مورد نظر باشد. اما حاشیه یا مارجین چگونه محاسبه میشود؟ برای پاسخ به این سوال باید این گزاره را در نظر گرفت که هر کدام از کتابها در قطعهای مختلف میتوانند حاشیههایی با اندازههای متفاوت داشته باشند. با در نظرگرفتن این نکته، میتوان گفت راههای مختلفی برای کسب مارجین مناسب هر کتاب وجود دارد که روش مشترک در این مسئله، نسبت طلایی است؛ یک روش کلاسیک که از دیرباز مورد توجه حاشیهنگاران و طراحان کتب قرار گرفته است. نحوه بهدستآوردن حاشیه مدنظر در این روش به این شکل است که با استفاده از اتصالات و مجموعه نقاطی که بهصورت خطوطی رسم میشود، بهدست میآید. این روش قدیمیترین حالت برای حاشیه و دورنگاری متون است و معمولا در کتابهایی استفاده میشود که محتوای نوشتاری دارند. کتابهایی که تصویری هستند، کمتر از این روش استفاده میکنند.
علاوه بر نسبت طلایی یکی دیگر از روشهای تعیین حاشیه کتاب، بررسی آن از طریق قطع کتاب است. معمولا کتابها دارای قطعها و اندازههای متفاوتی هستند. از همین جهت برای هر قطع کتاب، یک حاشیه استاندارد تعیین میشود. بهعنوان مثال قطع رقعی یا وزیری سایز حاشیهای در اندازههای ۲۳، ۲۳، ۲۵ و ۳۰ میلیمتر در نظر گرفته شده است. کتابهایی با قطع جیبی، سایز حاشیههایی در اندازههای ۱۵، ۱۵، ۱۵ و ۲۰ میلیمتر است. حاشیه قطع خشتی، ۲۳، ۲۳، ۲۵ و ۳۰ میلیمتر است. به همین ترتیب برای قطعهای دیگر مثل رحلی، پالتویی، شعر رقعی و... نیز حواشی استاندارد مخصوص بهخودش را در نظر میگیرند. لازم به ذکر است علیرغم اینکه سایزهای حواشی مذکور استاندارد است اما گاهی اوقات باتوجه به موضوع و محتوایی که کتاب دارد، حواشی میتواند متغیر باشد و اعداد فوق هم متفاوت شود. اما نکته مهم این است که این شیوه، یکی از روشهای تعیین حاشیه محسوب میشود. اصولا هر میزانی که قطع کتاب کمتر و کوچکتر باشد، به همان مقدار حاشیه هم کاهش پیدا میکند.
روش دیگری که برای محاسبه مارجین کتاب تعیین میشود توجه به محتوای کتاب است. اصولا متن داخل کتاب میتواند نقش قابل توجهی در مقدار حاشیه کتاب داشته باشد. مثلا کتابهای شعر که حالت نوشتاری دارند نسبت به سایر کتابهای نوشتاری و غیرنوشتاری حاشیه بیشتری را در برمیگیرند یا کتابهای مربوط به کودکان ۶ تا ۷ سال از سفیدخوانی بیشتری نسبت به کتابهایی که نوجوانان و جوانان مطالعه میکنند برخوردار هستند. از آن طرف کتابهایی که جنبه کمک آموزشی دارند از کمترین مقدار حاشیه لازم برای طراحی صفحه برخوردارند و این امر بهخاطر استفاده بیشتر از آن صفحات برای قراردادن متن و محتوای آموزشی است.
مواردی که بیان شد مسایل اصلی مربوط به تعیین حاشیه استاندارد است. در ادامه نکاتی بیان میشود که میتواند در تکمیل حاشیه استاندارد نقش قابل توجهی ایفا کند. این نکات شاید در نگاه اول مهم بهنظر نرسند اما با کمی دقت نظر درمییابید که جزو ریزهکاریهایی هستند که اِعمال آنها میتواند نقش مناسبی در ایجاد حاشیه استاندارد ایفا کند. این نکات شامل موارد زیر است:
_ میتوان گفت اولین قدم در قالببندی و حاشیه مناسب تعیین ژانر است. اینکه شما از ابتدا موضوع نوشتار خود را مشخص کنید میتواند میزان حاشیهای که نیاز دارید را برای شما مشخص کند. مثلا تصور کنید اندازه حاشیهای که برای یک مجله دانشگاهی میخواهید تنظیم کنید، با یک کتاب داستان ترسناک چه تفاوتهایی میتواند داشته باشد. طبیعی است که این دو ژانر هیچ شباهتی در ظاهر و فرم نمیتوانند داشته باشند. بنابراین اهمیت ژانر در تعیین مارجین استاندارد را جدی بگیرید.
_ گاهی اوقات ممکن است نویسنده کتابها یا مجلات اطلاعاتی پیرامون فونتها، اندازه آنها و یا حتی فاصله خطوط ارایه کرده باشد که باعث شود شما بهصورت بصری، میزان حاشیه لازم برای کتاب خود را بهدست آورید. این مسئله در واقع همان نظم و انسجام درونی ساختار کتاب است که شخص نویسنده یا طراح میتواند بهخوبی آن را درک کند.
_ ممکن است که شما نویسنده قهاری باشید و سبک نگارش خاصی داشته باشید. اما در حوزه گرافیکی و بصری سلیقه متفاوتی داشته باشید که با سلیقه طراح متفاوت باشد. در این صورت میتوانید باتوجه به اینکه تعیین اندازههای استاندارد حواشی کتاب یک کار فنی است، به طراح اعتماد کنید و این مسئله را به او واگذار کنید. البته این به معنای عدم مشاوره به او نیست؛ بلکه میتوانید نقش تکمیلگر را داشته باشید یا طراح بهعنوان یک مصحح نظر شما در این قضیه حاضر شود.
_ بعد از تکمیل قالب نهایی کتاب صفحات آن را بازنگری کنید و اندازه حواشی را بهصورت چشمی هم ببینید. چه بسا در این موقعیت یک نکته جدید در نگاهتان هویدا شود و آن را به طراح بگویید تا اصلاح نهایی اندازه حواشی کتاب انجام شود.
با رعایت این نکات، یک سبک و روش خاص را چه در محتوا چه در نکات فنی و نظم درونی متن ایجاد میکنید که حاشیه موردنظر نیز با همین مسایل پیوند خواهد داشت.
باید در نظر داشته باشید که اندازه حاشیه یک متن نقش قابل توجهی در زیبایی بصری و ترغیب مخاطب به خوانش متن کتاب شما خواهد داشت بنابراین ابتدا باید معنای سایز استاندارد حاشیه یا مارجین متن را بدانید و سپس به روشهای بهدستآوردن حاشیه استاندارد و مناسب متن آگاه شوید و نکات پیشنهادی را رعایت کنید تا در نهایت یک متن مناسب با ظاهری استاندارد و جالب توجه داشته باشید.
نظر شما درباره حاشیه یا مارژین استاندارد کتاب چقدر است؟ چیست؟